محسن جلال پور رئيس اتاق بازرگاني ايران در صفحه اينستاگرام خود، ضمن اشاره به خاطره اي به بررسي مشکلات فعالان اقتصادي با ساختار اداري کشور پرداخته است:
در يکي ازملاقات هاي کاري، فرد محترمي که عضو اتاق کرمان است براي طرح مشکل اش به اتاق آمد و موضوعي را مطرح کرد که بسيار ناراحت شدم و پاسخي نداشتم که بدهم.واقعيت قضيه اين است که سه سال پيش در اثر اهمال يک کارمند، مشکلي در يکي ازسازمان هاي استان براي بنگاه ايشان به وجود آمده که پس از سه سال رفت و آمد و دوندگي و کلي هزينه، چند روز پيش معلوم شد مشکل به وجود آمده از اساس درست نبوده و حق به جانب ايشان است.
اينکه در سه سال گذشته به دليل دوندگي هاي زياد و صرف هزينه هاي هنگفت، اين فرد چه موقعيت هايي را از دست داده براي من ناراحت کننده بود. حرف ايشان اين بود که واقعا بعد از سه سال جنگ اعصاب و رفت و آمد و کلي هزينه، اکنون به همان نقطه قبل از شروع ماجرا رسيده و نه تنها هزينه هايش جبران نشده که حتي عذرخواهي هم در کار نيست بلکه کارمند مربوطه بنا به عرف سازمان مربوطه، ارتقاي شغلي هم پيدا کرده است.
باخودم فکرکردم چه ساختارمعيوبي درسازمانهاي مان داريم. چندين برابر عرف بين المللي، کارمند داريم که بيشتر آنها خود را ولي نعمت ارباب رجوع مي دانند اما کم ترين بهره وري را دارند و از آن بدتر اين که، اگر سازمان ها يا کارکنان دولت با اهمال يا حتي سوء نيت، مشکل و مانعي براي بنگاه هاي بخش خصوصي به وجود آورند هيچ مرجع و سازوکاري وجود ندارد که در وهله اول ميزان زيان وارد آمده را ارزيابي کند و ديگر اين که سازمان يا کارمند مربوطه را به پرداخت جريمه يا هزينه ايجاد شده وادار کند. من تا به حال نشنيده ام کارمند يا مديري را به دليل تحميل زيان و هزينه به يک فعال بخش خصوصي جريمه کرده باشند.
امروز بيشتر طيف هاي فکري از دو سوي چپ و راست، درباره وظايف دولت به برداشت مشترک رسيده اند. تقريبا همه طيف ها معتقدند دولت سه وظيفه مشخص دارد: تأمين امنيت، بهداشت و آموزش. اما دولت امروز در همه شئونات زندگي و کسب و کار ما دخالت دارد و به شکلي نامناسب ايفاي نقش مي کند. شما بگوييد واقعا از دولت چه انتظاري بايد داشته باشيم؟ آيا دولتي اين قدر مبسوط اليد و مبسوط الاختيار اما غير پاسخ گو، خواست و سهم مردم بوده است؟
منبع: خراسان