سه شنبه, 05 بهمن 1400 22:23

علی نیک‌زاد؛ نایب رییس مجلس علیه رییس نهاد بخش خصوصی/ گُنده‌تر از دهان!

موضع تند دربرابر اتاق بازرگانی نشان می‌دهد نواصول‌گرایی ایرانی از جنس اصول گرایان سنتی با دغدغۀ بخش خصوصی نیست.
 

مهرداد خدیر  در عصر ایران نوشت: «آقای شافعی - رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران – حرفی زده که از دهانش گنده تر است.»

  این جمله عین کلماتی است که آقای «علی نیک‌زاد ثمرین» نایب رییس مجلس شورای اسلامی ( وزیر راه و شهرسازی در دولت احمدی‌نژاد) در پاسخ به تذکر نمایندۀ تربت حیدریه و پرسش چراییِ سکوت هیأت رییسه در قبال اظهارت رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران به کار برده است.

  طبعا این پرسش پدید می‌آید که مگر شافعی چه گفته بود که نایب رییس مجلس انقلابی را به خشم آورده است؟

   رییس اتاق ایران گفته بود:

   «عمق نمایندگان مجلس در مسایل اقتصادی خیلی کم است. به طوری که آدم از این که این افراد می‌خواهند کشور را اداره کنند، درمانده می‌شود. دولت هم البته دست کمی از این نمایندگان ندارد. بعضی‌هاشان خیلی جالب‌اند. بالاترین پُستی که نمایندۀ شهر من داشته محافظ آقای صالحی رییس سابق سازمان انرژی اتمی بوده. اینها چون افرادی خالی هستند نیازمند این هستند که پای تریبون چیزی بگویندآقای نیک‌زاد متقابلاً می‌توانست بگوید: «نه، عمق‌شان خیلی هم کم نیست و اتفاقا خیلی هم عمیق‌اند. یا خالی نیستند و خیلی هم "پُر"ند و از بس پُرند پای تریبون‌ها دانش و ایده هاشان سرریز می‌کند یا فلان نماینده سابقاً رانندۀ صالحی نبوده معاون او بوده یا از سر تواضع و علاقه رانندگی هم می‌کرده». به جای اینها اما گفته «گُنده‌تر از دهانش حرف زده». با همین واژگان مطنطن و فاخر.

   چون این تعبیر را دربارۀ رییس نهاد و نماد بخش خصوصی در ایران به کار برده به چند نکته اشاره کرد:

1. در دهۀ 60 جریان راست محافظه‌کار یا اصول‌گرای کنونی با هویت دفاع از بخش خصوصی و ذیل عنوان «جناح بازار» با دولت چپ‌گرای میر حسین موسوی زاویه پیدا کرد. مشخصا همین اتاق بازرگانی هفته نامه‌ای به نام «اتاق» منتشر می‌کرد که یک سر در نقد دولت مورد حمایت امام بود اما هرگز هیچ‌یک از مقامات ارشد کشور نگفتند "اتاق بازرگانی گنده‌تر از دهانش حرف می‌زند" در حالی که رییس وقت آن – علی‌نقی خاموشی- به صراحت سیاست‌های دولت را به چالش می‌کشید و نص قانون اساسی دربارۀ دولتی بودن تجارت خارجی را هم قبول نداشتند. (همان آقای خاموشی البته بعدها از مجلس ششم با اکثریت اصلاح‌طلب به عنوان بهترین مجلس در زمینۀ اقتصادی نام برد).

   موضع تند نایب رییس مجلس انقلابی کنونی دربرابر اتاق بازرگانی نشان می‌دهد نواصول‌گراییِ ایرانی از جنس اصول‌گرایان سنتی نیست و دغدغۀ بخش خصوصی را ندارد. چندان که آقای شافعی این را هم گفته است: «در قانون بودجه 1401 از تعبیر بخش غیر دولتی به جای بخش خصوصی استفاده شده» حال آن‌که آشکارا نقض قانون اساسی است چرا‌که به موجب قانون اساسی، اقتصاد ایران به سه بخش دولتی، خصوصی و تعاونی تقسیم می‌شود و تعبیر بخش غیر‌دولتی نداریم.  

  2. "گنده‌تر از دهان" یعنی چه؟ اندازۀ دهانِ هر نهاد یا شخص را چه کسی تعریف می‌کند؟ اگر انتقاد از یک یا چند نماینده تضعیف مجلس باشد شورای نگهبان خود بیشترین تضعیف کننده است چون در پایان هر دوره شماری از نمایندگان را فاقد صلاحیت کاندیداتوری برای دورۀ بعد معرفی کند و رییس سه دورۀ همین مجلس و اسلافِ جناب نیک‌زاد در جایگاه نایب رییسی را برای نامزدی ریاست جمهوری فاقد صلاحیت ندانست. توصیف نماینده با واژۀ «خالی» بهتر است یا «فاقد صلاحیت به دلایل اخلاقی یا سیاسی یا مالی»؟

3. آقای نایب رییس مجلس انقلابی احتمالا مصاحبۀ تلویزیونی آقای غنی نظری عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در برنامۀ تهران بیست تلویزیون را ندیده که چگونه از توضیح تعابیر بدیهی اقتصادی یا آنچه خودش می‌گوید هم عاجز بود و محمد دلاوری - مجری صریح اللهجه و متفاوت با « حال دل‌تان خوب باشد»‌ها- را به شگفتی و حیرت واداشته بود.

  دلاوری از او پرسید درآمد سرانۀ ایرانیان در سال فلان چقدر بوده که کم شده و طرف پاسخ‌های  نامربوط و پرت و پلا می‌داد و هول شده بود درست مثل معلمی که از جایی سؤال می پرسد که بچه حفظ نکرده!مشخص بود نه تنها تعریف درآمد سرانه را نمی‌داند که از توضیح گزاره های قبلی خود هم ناتوان است. با این وصف،  جناب ایشان "خالی" است یا مجری تلویزیون حرف گنده‌تر از دهان می‌زند و توجیه نشده به پر و پای نمایندگان مجلس قبل باید می‌پیچید نه اینها.

4. جناب نیک‌زاد گفته «شأن مجلس مشخص است.» بله. اما شأن مجلس را نمایندگان هم باید رعایت کنند ایضاً شورای نگهبان که صحنه را به گونه‌ای چید که خروجی آن چنین و نرخ مشارکت آن چنان باشد. ضمن این که اگر مجلس به عنوان قوۀ قانون‌گذار شأن دارد اتاق بازرگانی هم به عنوان نماد بخش خصوصی که البته دولتی‌ها هم در آن نقش دارند، شأن دارد. ارزش هر نهاد نزد اصول گرایی ایرانی به این است که چقدر با آنان همسوست یا در کنترل‌شان است. اتاق اگر هم سو باشد هال و سسراست و اگر نباشد دخمه است!

5. در دولت دهۀ 60 اگر بر بخش خصوصی سخت می‌گرفتند از عهدۀ تأمین ارزاق هم بر می‌آمدند، در دولت احمدی‌نژاد نیز  اگر آنان را به بازی نمی‌گرفتند از آن رو بود که دولت پول داشت و با نفت بالای 100 دلار مانور می‌داد. امروز اما چه وجهی دارد که از عهدۀ تأمین ارز اقلام اساسی هم بر نمی‌آیند و یک نماینده می‌گوید سال دیگر مردم چنان درگیر مایحتاج ضروری شوند که بورس یادشان رود.


6. جنس آقای نیکزاد اجرایی است. مجلس اما محل گفت و گو است و انتقاد از یک نماینده انتقاد از کارمند یک اداره نیست تا رییس پاسخ دهد. تازه اتفاقا نایب رییس چه شأنی دارد جز ادارۀ مجلس در غیاب رییس مجلس؟

7. یکی از صحنه‌های به یاد ماندنی فیلم «پیام» -در ایران مشهور به «محمد رسول‌الله»- آنجاست که بلا تشبیه فرمانده سپاه مقابل یاران پیامبر از جنگ سرباز می‌زند و می‌گوید در شأن ما نیستید. در این میان حمزه عموی پیامبر با بازی یگانۀ آنتونی کویین سر می‌رسد و ندا درمی دهد: آیا ما در شأن شما هستیم؟!

گیریم که شافعی حرف گنده‌تر از دهان می‌زند و در شأن نیک‌زاد و رفقا نیست که به او پاسخ دهند. آیا دیگران هم در شأن ایشان نیستند؟! وقت آن است که اقتصاددانانی که قرار بود به صف شوند و هنوز نشده اند بپرسند: آیا ما در شأن شما هستیم؟

8. توصیف یک نظر با عنوان «حرف گنده تر از دهان» نقض آزادی بیان است. خوش‌بختانه آقای نیک‌زاد در سال پیروزی انقلاب نوجوان بوده و مثل بعضی از نواصول گرایان متولد سال های بعد انقلاب نیست تا شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را نشنیده باشد. مفهوم «آزادی» را هم امام خمینی در روز 18 بهمن 1357 در مدرسۀ علوی و در دیدار با وکلای دادگستری به وضوح توضیح داده بود تا گرفتار مباحث فلسفی از جنس آنچه آقای مصباح یزدی می گفت (‌آزادی از یا آزادی در) نشویم: « ما 50 سال است که هیچ چیز آزاد نداشتیم...نه مطبوعات آزاد، نه یک دادگستری مستقل، نه یک کانون وکلای مستقل... این ملت الآن ایستاده و می‌گوید ما می خواهیم آزاد باشیم و این یکی از حقوق بشر است و این که می خواهیم مستقل باشیم.»

   حق اتاق بازرگانی است که آزاد و مستقل باشد و نظر بدهد و گنده‌تر یا کوچک‌تر از دهان بودن ملاک نیست. ملاک، قانون است. البته با ادبیات مناسب و می‌توان حدس زد در جمع عمومی نبوده است. احترام امام زاده با متولی است و اگر از برخی نمایندگان گفتارها و رفتارهای سر می‌زند که احترامی برنمی‌انگیزد هم به خاطر پایگاه ضعیف اجتماعی آنهاست و هم دانشی که با شرط مدرک فوق لیسانس نمی‌خواند و حیرت‌زاست چون روزگاری در این مجلس، مصدق و مدرس و ملک‌الشعرای بهار می نشستند.

   طرفه این که در همین مجلس تندترین و موهن‌ترین تعابیر دربارۀ پاره‌ای از پیشینیان به کار برده می‌شود و کسی آن را گنده‌تر از دهان توصیف نمی‌کند اما اگر رییس مهم‌ترین نماد و نهاد بخش خصوصی برداشت خود را از قِلّتِ اطلاعات برخی نمایندگان بگوید که اسباب استهزای مجری تلویزیون هم شده و اگر مهران مدیری اجازه داشته باشد می‌تواند مردم را با نقل آنها از خنده روده‌بُر‌کند، گنده‎‌تر از دهان خود حرف زده است!

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: