تاسیس نظام جمهوری اسلامی براساس دو اصل مهم اسلامیت و جمهوریت صورت گرفته است.
جمهوری بودن، آخرین دستاورد بشر برای اداره کشورهاست یعنی نهادها با رای مستقیم مردم تشکیل شوند. دموکراسی در ایران به معنای واقعیاش وجود دارد. همانطور که امام خمینی فرمودند «میزان رای ملت است»، هر نهادی را از رهبری، ریاست جمهوری، مجلس و شوراهای شهر که نگاه کنیم، همگی برخواسته از رای مردم هستند.
آمریکا که آن قدر ادعای دموکراسی دارد، خودش چندان پایبند این اصل مهم نیست. دو حزب دموکرات و جمهوری خواه در آمریکا در هر انتخاباتی که برگزار می شود هر کسی را بخواهند وارد میدان رقابت میکنند و مردم محدود و ملزم به انتخاب یکی از آن دو نفر هستند. این شیوه کجای دموکراسی قرار دارد؟ مگر دموکراسی چیزی غیر از حکومت مردم بر مردم است؟
در جاهای دیگر هم وضع همین است. در ایران، نهادهای دموکراتیکی تشکیل شده که با رای مردم روی کار می آیند. ما حتی بعضی از آسیبهای دموکراسی را میبینیم که مردم به یک رئیسجمهور مشکلدار رای میدهند اما تابع رای مردم هستیم. جمهوری اسلامی به نحو نسبتا مطلوبی به دموکراسی عمل میکند و ملزم به آن است.
این پایبندی هم به این خاطر است که در راس نظام شخص ولیفقیه قرار دارد. ولایت مطلقه فقیه، جنبه اسلامیت و جمهوریت نظام را تضمین میکند.
از این جهات به نظر میرسد که اهداف جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته محقق شده است. منتهی در بخش اداری کشور هنوز مشکلاتی داریم. هنگامی که رئیسجمهوری میآید و دولتی تشکیل میشود، نقاط قوت یا ضعفی دارد. اما نقاط ضعف بعضی از این دولتها بسیار زیاد است. مثالش دولت احمدینژاد است.دولت حاضر هم دچار مشکلات ساختاری است.
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، به نکاتی اساسی اشاره کردند. تعریفی که در زمینه دموکراسی و دستاوردهای کشور داشتند، مختصر و مفید است. هیچ بیانیهای را ندیدهام که این طور دستاوردهای انقلاب را در خود داشته باشد. ایشان فرمودند که در اهداف ساختاری و ضعف مدیریتی، به آن چه که باید نرسیدهایم. در راستای همین تاکیدات هم باید نظام مدیریتی ایجاد شود که ناکارآمدی برخی از مدیران که درست انتخاب نمیشوند، اصلاح شود. اگر این ضعف برطرف شود، به یک دستاورد و هدف مهم میرسیم.
سیدکمالالدین سجادی
منبع: خبرآنلاین