اقتصاد ایران در سال 97 و چشمانداز سال 98- بازار کتاب
بازار کتاب؛ ملتهب از دخالتهای دولت
ناشران و فعالان صنعت نشر تاکید میکنند که دولت با دخالتهای بیجا، تعادل بازار کتاب را به هم زده و باعث به وجود آمدن ارتباطات ناسالم و لابیگری در این عرصه شده است که به اقتصاد ناشران واقعی لطمه میزند.
وضعیت شاخص در سال 1397
سال 97 اگرچه به تعبیر فعالان بازار نشر، سال رؤیایی کتاب و بهطورکلی صنعت چاپ نبود اما نگاهی به آمارهای منتشرشده از سوی خانه کتاب، نشان میدهد وضعیت بازار کتاب در سال گذشته، چندان هم بد نبوده است.
آمارهای خانه کتاب حاکی از آن است که تعداد عناوین کتابها در سال گذشته، نسبتاً با سال 96 برابری داشته است؛ آن چنانکه تا پایان بهمنماه سال 97، 85 هزار عنوان کتاب منتشر شد که تقریباً با مدت مشابه در سال 96 برابری میکرد. اما در شمارگان و قیمت شاهد تغییراتی بودیم که ناشی از نوسانات مختلف در بازار کتاب بوده است. بهعنوانمثال در حوزه قیمت، کتاب در سال 96 باقیمت متوسط 17هزار و 700 تومان ارزیابی میشد اما در سال 97 این رقم با 26 تا 30 درصد رشد به 22هزار و 200 تومان رسید که به گفته نیکنام حسین پور مدیرعامل خانه کتاب، این افزایش قیمت براثر افزایش قیمت کاغذ و اقلام مصرفی صنعت نشر و همچنین خدمات چاپی دیگر مانند فیلم و زینک و صحافی و... ایجاد شد.
در حوزه آمار فعالیت ناشران نیز نتایج بهدستآمده نشان میدهد کتابهای منتشرشده در سال 97 به همت 5142 ناشر به انتشار رسیدهاند که از این تعداد، 601 ناشر تنها یک کتاب به چاپ رساندند و تعداد ناشران کمکار 2691 ناشر بود. این در حالی است که تعداد ناشران حرفهای در سال97 تنها 320 ناشر بوده است.
تغییرات قیمت کاغذ طی سالهای 95 تا 97
چشمانداز بازار در سال 98
آرامش در بازار کتاب، تنها با عدم دخالت دولت حاصل میشود
فرهاد تیمورزاده، فعال حوزه نشر
در حال حاضر چاپ کتاب با زینگ و چاپ در چاپخانه سخت شده، بهطوریکه ناشران باید با انتخاب بهتر، گزیده کاری و دقت در شمارگان، کتابها را منتشر کنند. بااینحال معتقدم در شرایط فعلی و با توجه به افزایش نرخ ارز از ابتدای سال 97، مانند بسیاری از کشورهای دیگر فرصت برای فعالان واقعی عرصه کتاب فراهمشده است. بهشرط آنکه دولت با دخالتهای بیجای خود تعادل بازار کتاب را به هم نزند. در همه جای دنیا هر جا دولت از دخالت و تصدیگری خود در یک حوزه یا صنعت کاسته است و مدیران دولتی به خرد جمعی توجه کرده و احترام گذاشتهاند و دست از منیتهای خود برداشتهاند، شاهد شکوفایی بودهایم.
در بحث تبدیلشدن نشر به یک صنعت، مهمترین نکته و محوری اصلی که باید به آن توجه کرد، کاهش حجم تصدیگری دولت در حوزهی نشر است. متأسفانه نهادهای دولتی با دخالت بیشازحد در حوزه نشر و سیاستگذاریهای نادرست در این حوزه باعث به وجود آمدن ارتباطات ناسالم و لابیگری در این عرصه شدهاند که به اقتصاد ناشران لطمه میزنند.
اتفاقی که از سال گذشته با تعیین تکلیف در خصوص نرخ ارز و اعطای ارز دولتی افتاد و جز فساد و رانتخواری در حوزه کتاب، محروم شدن ناشران واقعی، ثبت آمارهای دروغین از تولید و فروش کتاب و واردات کاغذ از محلی غیر از تجار واقعی نتیجهای دیگر نداشت. متأسفانه شرایط ارزی بهگونهای رقم خورده است تکلیف ناشران مشخص نیست و میتوان در یککلام وضعیت ناشران کتاب را در «بلاتکلیفی» خلاصه کرد.
اتاق ایران