رضا نیازمند؛ موسس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
اتاق ایران آنلاین نوشت: رضا نیازمند، بنیانگذار سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران روز 18 آذر 1396 در 96 سالگی درگذشت. او که از بنیانگذاران صنایع بزرگ کشور است، زمانی به حمایت از بخشخصوصی مشهور بود. نیازمند بنیانگذار سازمان مدیریت صنعتی، نخستین مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران و معاون وزیر اقتصاد ایران در دهه بود. راهاندازی کارخانههایی همچون خودروسازی، اتوبوسسازی، لوازمخانگی و لوازم الکتریکی با حمایتهای او در ایران تاسیس شد.
نیازمند مدیرعاملی کارخانههایی نظیر نساجی قائمشهر و سیمان تهران را در کارنامه داشت. او در دهه ۴۰ هنگامی که وزارت اقتصاد از ادغام وزارتخانههای صنایع، معادن و بازرگانی شکل میگیرد، علاوه بر اینکه بهعنوان معاونت صنعتی و معدنی این وزارتخانه منصوب میشود، به تاسیس سازمان مدیریت صنعتی، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و شرکت ملی مس ایران میپردازد. مدیرعاملی شرکت یورایران بهعنوان تأمینکننده اصلی اورانیوم کشور زیرنظر اکبر اعتماد، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی، آخرین فعالیت او در رژیم گذشته است. او پس از انقلاب بعد از ۱۴سال دوری از وطن به ایران بازمیگردد و روی قرآنپژوهی و شیعهشناسی به فعالیت میپردازد.
کتاب «شیعه چه میخواهد و چه میگوید» یکی از کتابهای معروف اوست که امروز در بازار نشر کشور قابل دسترس است. نیازمند همچنین پس از انقلاب کتابهایی درباره زندگینامه رضاشاه و محمدرضا پهلوی به نگارش درآورده است.
رضا نیازمند همزمان با حضور در وزارت اقتصاد بهدلیل شایستگیهایش به عضویت در هیأت امنای دانشگاه شریف درآمد. با راهاندازی این دانشگاه در سال 1344به او پیشنهاد ریاست دانشگاه داده شد، ولی قبول نکرد و ترجیح داد در کارهای صنعتی و دولتی حضور داشته باشد.
او سال گذشته در گفتوگو با یکی از روزنامهها گفته بود: در تمام مدت 4سالی که مدیرعامل این سازمان بودم این سازمان را با ۲۱کارمند در یک آپارتمان کوچکی در خیابان طالقانی امروز دایر و اداره کردم. این سازمان را من از صفر شروع کردم تا روزی که من آنجا بودم نه فرش خریدم و نه عکس بر دیوارها بود. نیازمند در توصیف سازمان فعلی گسترش و نوسازی صنایع ایران هم با نگاهی انتقادی با بیان اینکه از برون طعنه زند بر بایزید وز درونش شرم میدارد یزید، گفته است: جز آن چند کارخانهای که من در دوران ریاست بر این سازمان نوسازی کردم، دیگر کسی نتوانست کارخانهای را نوسازی کند و کارخانههایی که در این ۵۰ سال در ایران نتوانستند برپا بمانند، کسی نبود که آنها را بگیرد و نوسازی کند، همه خرابه شدند و از بین رفتند؛ تا جایی که متصدیان این سازمان، نام سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران را هم نتوانستند، تحمل کنند و حال همه این دستگاه را «ایدرو» مینامند که مخفف نام انگلیسی سازمان است.