«سرمایه در قرن بیست و یکم» از توماس پیکتی
نویسنده: توماس پیکتی
مترجم:علی صباغی، محمدرضا فرهادی پور
ناشر: انتشارات کتاب آمه
سال انتشار: 1396
در 904 صفحه و قیمت 68000 تومان
معرفی کتاب:
کتاب سرمایه در قرن بیست و یکم به رغم متن بسیار ساده ای که در ظاهر دارد، با محتوای اصطلاحات و نکات پیچیده ای است. بعضی اصطلاحات کتاب نیازمند پاورقی های طولانی هستند که بدون آنها درک متن برای خواننده دشوار خواهد بود. در کنار اینها، ترجمه کتاب نیازمند داشتن اطلاعاتی از حوزه های تأمین اجتماعی تا اقتصاد کلان و آشنایی با کتب مارکس و ادبیات سوسیالیسم و سرمایه داری است. این کتاب نخست در سال ۲۰۱۳ درفرانسه به چاپ رسید و در بهار ۲۰۱۴ به انگلیسی ترجمه شد. ترجمه آلمانی این کتاب در سال ۲۰۱۵ برنده کتاب سال سیاسی آلمان شد. نظریه اصلی مطرح شده در کتاب این است که اگر نرخسود سرمایه از نرخ رشد کلی اقتصادی بیشتر باشد این امر باعث انباشت ثروت شده و در دراز مدت چنین پدیدهای باعث عدم ثبات میشود. آقای پیکتی در این کتاب پیشنهاد میکند که سیستم جهانی مالیاتی به کار گرفته شود که بر مبنای میزان ثروت، مالیات به صورت تصاعدی افزایش پیدا کند. هدف از این کار جلوگیری از انباشت ثروت در دست عدهای معدود عنوان شده است. نظریه اصلی مطرح شده در کتاب این است که انباشت ثروت اتفاقی نیست و ذاتی سرمایه داری است. در کتاب عنوان میشود که برای مقابله با این پدیده دخالت دولت الزامی است و اگر سیستم سرمایه داری اصلاح نشود نظم دموکراتیک جوامع با تهدید روبرو میشود. آقای پیکتی در بحث خود فرمولی را به کار میگیرد که در آن (r)نرخ سود سرمایه با(g) نرخ رشد اقتصادی رابطه دارد. در این فرمول (r)شامل سود، سود سهام، بهره و اجاره و درآمدهای دیگر از محل سرمایه میشود و (g) با درآمد و تولید اندازهگیری میشود. آقای پیکتی میگوید وقتی نرخ رشد اقتصادی پایین است معمولاً ثروت بیشتر از محلسرمایه تامین میشود تا از محل کار و معمولاً انباشت ثروت بیشتر در میان قشرها ثروتمندتر رخ میدهد و باعث افزایش نابرابری میشود. آقای پیکتی ارث را نیز در همین چهار چوب مورد ارزیابی قرار میدهد. در کتاب بحث شده که روند افزایش نابرابری از قرن هجدهم روندی رو به رشد بوده و این روند بین سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۷۵ متوقف شد و به حالت معکوس درآمد. علت این امر از جمله شرایط خاص و از جمله جنگهای جهانی، رکود شدید اقتصادی دهه بیست میلادی و از بین رفتن ثروت طبقه نخبه بود که باعث شد دولتها اقداماتی را برای باز پخش درآمد انجام دهند. این امر، به علاوه رشد اقتصادی سریع باعث شد که از اهمیت ثروت ناشی از ارث کاسته شود. در کتاب آمده است اکنون جهان دوباره به سمت سرمایه داری مبتنی بر ثروت والدین میرود. اقتصادی که ثروت ناشی از ارث اقتصاد را تحتالشعاع قرار میدهد و ساختار طبقاتی جامعه ساختار محکم مبتنی بر انباشت ثروت است. بنا به پیش بینی آقای پیکتی رشد اقتصادی جهانی آهنگی کند خواهد داشت و وی این نظریه را که با پیشرفت فناوری، رشد اقتصادی سرعت پیدا خواهد کرد رد میکند. وی پیشنهاد میکند که یک مالیات جهانی به نرخ ۲ درصد و اعمال مالیات تصاعدی به سقف ۸۰ درصد در کشورها وضع شود و انجام این اقدامات از میزان نابرابری خواهد کاست.