پنج شنبه, 09 بهمن 1399 20:07

حمید آذرمند: چند نکته درباره طرح‌های ملی مسکن

نوشته شده توسط

 

آمارها نشان می‌دهد سهم مسکن در سبد مخارج خانوار روندی فزاینده دارد به طوری که در مناطق شهری به طور متوسط به ۴۰ درصد رسیده است. این سهم برای دهک‌های پایین درآمدی، عدد بزرگتری است. معنی این گزاره‌ها آن است که خانوارها برای تامین مسکن سهم بیشتری از درآمد خود را نسبت به قبل باید صرف کنند و در نتیجه سهم سایر مخارج مانند خوراک، بهداشت و آموزش به مرور کمتر و کمتر می‌شود.

 

نرخ مالکیت مسکن روندی نزولی دارد و روز به روز خانوارهای کمتری توان خرید خانه خواهند داشت.

 

توان‌پذیری خرید خانه برای خانوارها کاهش یافته است و حداقل چهار دهک پایین درآمدی، حتی با تمام پس‌انداز تا پایان عمر خود، امکان خرید خانه نخواهند داشت.

 

حجم عمده بافت‌های فرسوده کشور به علت ناتوانی خانوارها و فقدان نظام تامین مالی و حمایتی کافی، امکان نوسازی ندارد.

 

سهم اعتبارات از کل تامین مالی خرید مسکن در مقایسه با اغلب کشورها بسیار کم است و خرید خانه برای خانوارها، عمدتاً متکی بر پس‌انداز خانوار است.

 

وضعیت مسکن، ناپایدار و مستعد بحران است و همین موضوع، مسئله مسکن را به ابزار تبلیغ و عرصه جولان سیاستمداران به ویژه در ایام انتخابات تبدیل کرده است. 

 

طرح‌های ناقص و حساب‌نشده با عناوین طرح اقدام ملی یا طرح جهش تولید و تامین مسکن و امثال آن، به علت فقدان جامع‌نگری و فقدان طراحی نظام تامین مالی جامع و پایدار، در صورت اجرا منجر به تشدید ناترازی بانک‌ها و انتقال آن به منابع بانک مرکزی و جهش تورمی خواهد شد.

 

فراموش نکنیم طرح مسکن مهر، منجر به رشد ۱۰۰ درصدی پایه پولی و انتقال عوارض تورمی به سال‌های بعد شد. طرح‌هایی که اکنون در دولت و مجلس مطرح است، به لحاظ آثار تورمی تفاوت چندانی با طرح‌های قبلی ندارد. 

 

بدون تردید لازم است طرح ملی مسکن با نگاهی بلندمدت و در بالاترین سطح حاکمیت با پذیرش تعهد تمامی ارکان سیاستگذاری به اجرا درآید. چنین طرحی، برای کشور اهمیت حیاتی دارد و هرگز نباید ابزار سیاستمداران شود.

 

در یک طرح ملی مسکن، باید مولفه‌هایی به شرح زیر دیده شود:

 

طراحی نظام اعتباری؛ رکن اصلی نظام اعتباری مسکن باید متکی بر انتشار اوراق رهنی به پشتوانه وام‌های مسکن توسط بانک‌ها باشد. ممکن است لازم باشد یارانه سود توسط دولت پرداخت شود. در کنار آن، ابزارهای تامین مالی مسکن از قبیل اوراق ایندکس به قیمت، صندوق پروژه و امثال آن قابل طرح است. نظام تامین مالی هرگز نباید متکی بر خط اعتباری بانک مرکزی باشد.

 

ساخت و تولید؛ هزینه تمام شده مسکن در ایران بالا و دوره ساخت طولانی و فناوری ها پایین است. این موضوع، سودآوری و بازده تولید را پایین آورده و هزینه تمام شده را برای خانوار بالا برده است. لازم است در ابتدا بخشی از طرح های بزرگ مسکن به پیمانکاران بزرگ فراملیتی برونسپاری شود و همزمان زمینه تشکیل شرکت‌های بزرگ داخلی فراهم شود. همچنین، حوزه ساخت مسکن، عرصه مناسبی برای شرکتهای دانش بنیان است.

 

تفکیک حوزه ها؛ لازم است حوزه‌های مختلف مسکن از یکدیگر تفکیک شود و برای هر یک به تناسب نظام تامین مالی، ساخت و تامین زمین، طراحی شود. به طور خاص طرح های انبوه سازی در شهرهای جدید، نوسازی بافت‌های فرسوده و مسکن اجتماعی از ارکان اصلی طرح های ملی مسکن است.

 

اتاق تهران

 

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: