دوشنبه, 01 آذر 1400 13:18

لورنس بال: هزینه‌های تورم‌زدایی چقدر است؟ شواهد تاریخی

هزینه‌های تورم‌زدایی چقدر است؟

شواهد تاریخی[1]

لورنس بال، 1993

 

ترجمه و تنظیم : حمید خاوری (دانشجوی دکتری اقتصاد پولی دانشگاه فردوسی مشهد)

 

[1] Ball, Laurence. "How costly is disinflation? The historical evidence." Business Review Nov (1993): 17-28.

 

هدف مرکزی مقامات پولی مانند فدرال رزرو کاهش تورم و در نهایت دستیابی به قیمت­های پایدار است با این اعتقاد که انجام این کار به رشد بلندمدت بیشتر کمک می­کند. فدرال رزرو و بانک­های مرکزی در سایر کشورها می­توانند تورم را با کند کردن نرخ رشد عرضه پول کاهش دهند. پس چرا بانک­های مرکزی تورم را یکبار برای همیشه حذف نمی­کنند؟ پاسخ این است که انجام این کار معمولاً پرهزینه است: تلاش برای کاهش تورم از طریق کندتر شدن رشد پول باعث افزایش نرخ بهره و رکود اقتصادی می­شود. به عنوان مثال، ایالات متحده تلاش­های عمده­ای را برای کاهش تورم در سال­های 1968، 1974 و 1979 انجام داد. در حالی که تورم در هر مورد به میزان قابل توجهی کاهش یافت، رکود اقتصادی را طی دو سال به دنبال داشت. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که سیاست ضد تورمی، در حالی که برای کاهش تورم ضروری بود، به رکود کمک کرد(مانند عوامل دیگر، مانند جهش بزرگ قیمت نفت در 1974 و دوباره در 1979).

بنابراین بانک­های مرکزی با یک معضل روبرو هستند: آنها می­خواهند تورم را کاهش دهند، اما درد رکود بهمراه آن را نمی­خواهند تحمل کنند. آیا پرداخت هزینه برای اتخاذ سیاست کاهش تورم، ارزش آن را دارد؟ برای پاسخ به این سوال، ما ابتدا باید بدانیم چقدر درد حاصل از کاهش تورم، فراگیر است. هزینه­های کاهش تورم چقدر است؟ آیا راهی وجود دارد که با سیاست­گذاری در این زمینه بتوان این هزینه­ها را کاهش داد؟ آیا شرایطی وجود دارد که در آن، تورم بدون هیچ گونه هزینه­ای کاهش یابد؟

این مقاله با بررسی تاریخ به دنبال پاسخگویی به این سوالات است. برای 19 کشور اصلی، من داده­ها را از سال 1960 بررسی می­کنم تا مواقعی تاریخی از کاهش قابل توجه تورم ناشی از سیاست­های پولی انقباضی را بیابم. این جستجو 65 قسمت تاریخی را به دست می­دهد. سپس هزینه هر کاهش تورم را تخمین می­زنم. هزینه با استفاده از مفهوم سنتی اقتصاددانان "نسبت فداکاری تولید" اندازه گیری می­شود. این متغیر عبارت است از نسبت کل تلفات خروجی تولید در طول دوره تورم­زدایی(که به عنوان درصد تولید یک سال اندازه­گیری می­شود) به میزان کاهش تورم. می­توان نسبت را به عنوان قیمت یا هزینه­ی کاهش تورم در نظر گرفت: درصد کسری از تولید از دست رفته در هر درصد کاهش تورم. پس از برآورد نسبت برای هر کشور، بررسی می­کنم که میانگین تورم­زدایی چقدر هزینه­بر است و آیا این نسبت، با سایر روش­های قابل توضیح متفاوت است.

    چند نتیجه وجود دارد. اول، هزینه­های کاهش تورم قابل توجه است. به طور میانگین در همه­ی کشورها، هر واحد درصد کاهش تورم، هزینه­ای معادل 4/1 واحد درصد از تولید سال دارد. تنها برای کاهش تورم در ایالات متحده، متوسط ضرر بیشتر است: 4/2 واحد تولید در هر واحد کاهش تورم. البته این امکان وجود دارد که هزینه­ی کاهش تورم در ایالات متحده نیز کاهش یابد. اما اگر اقدامات لازم برای انجام این کار انجام نشود، میانگین تجربه تاریخی ما نشان می­دهد که کاهش تورم در ایالات متحده از 3درصد به صفر، حدود 7درصد از دست دادن تولید را به عنوان هزینه دربر خواهد داشت(که می‌تواند طی چندین سال گسترش یابد). به همین طریق، اگرچه نسبت فداکاری تولید در بسیاری از کشورها کمتر از ایالات متحده است، اما تقریباً همیشه مثبت است. برخی از تورم­زدایی­ها، گران­تر از دیگران هستند، اما تورم­زدایی کاملاً بی­هزینه یک اتفاق نادر به لحاظ تاریخی است.

    دوم، هزینه­های سیاست تورم­زدایی بستگی به سرعت اجرای آن دارد. به ویژه، کاهش تورم "بوقلمون سرد"    -که در آن تورم به سرعت کاهش می­یابد- با کاهش تولیدی کمتر از سطح کاهش آن در سیاست کاهش تدریجی تورم، همراه است. سیاستگزاران اغلب رویکرد تدریجی را اتخاذ می­کنند زیرا می­ترسند که رکود عمیق ناشی از تشدید شدید سیاست­های پولی انقباضی رخ دهد. نتایج من نشان می­دهد که این استراتژی می­تواند کاهش کل تولید ناخالص مربوط به سیاست کاهش تورم را افزایش دهد.

    سوم، وقتی در عموم کشورها نگاه می­کنیم، نسبت فداکاری تولید در جایی که مؤسسات تعیین­کننده دستمزد انعطاف پذیرتر هستند، پایین­تر است. به عنوان مثال، ایالات متحده قراردادهای کاری سه ساله زیادی در بخش اتحادیه­های کارگری دارد، به طوری که دستمزد نمی­تواند به سرعت با تغییرات در سیاست­های پولی سازگار شود. علاوه بر این، مذاکرات قرارداد در بخش­های مختلف اقتصاد در زمان­های مختلف شکل می­گیرد، به طوری که هماهنگی برای کاهش کلی دستمزدها دشوار است. در مقابل، در ژاپن قراردادها تنها یک سال دوام می­آورند و در بخش­های مختلف، بصورت هماهنگ تنظیم می­شوند. نسبت فداکاری تولید در ژاپن با دستمزد انعطاف­پذیر بسیار کمتر از ایالات متحده با دستمزد سخت یا دارای چسبندگی است.

 

متن کامل را از اینجا بخوانید

نظر دادن

لطفا دیدگاه خود را درباره این مطلب بنویسید: