هزینههای تورمزدایی چقدر است؟
شواهد تاریخی[1]
لورنس بال، 1993
ترجمه و تنظیم : حمید خاوری (دانشجوی دکتری اقتصاد پولی دانشگاه فردوسی مشهد)
[1] Ball, Laurence. "How costly is disinflation? The historical evidence." Business Review Nov (1993): 17-28.
هدف مرکزی مقامات پولی مانند فدرال رزرو کاهش تورم و در نهایت دستیابی به قیمتهای پایدار است با این اعتقاد که انجام این کار به رشد بلندمدت بیشتر کمک میکند. فدرال رزرو و بانکهای مرکزی در سایر کشورها میتوانند تورم را با کند کردن نرخ رشد عرضه پول کاهش دهند. پس چرا بانکهای مرکزی تورم را یکبار برای همیشه حذف نمیکنند؟ پاسخ این است که انجام این کار معمولاً پرهزینه است: تلاش برای کاهش تورم از طریق کندتر شدن رشد پول باعث افزایش نرخ بهره و رکود اقتصادی میشود. به عنوان مثال، ایالات متحده تلاشهای عمدهای را برای کاهش تورم در سالهای 1968، 1974 و 1979 انجام داد. در حالی که تورم در هر مورد به میزان قابل توجهی کاهش یافت، رکود اقتصادی را طی دو سال به دنبال داشت. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که سیاست ضد تورمی، در حالی که برای کاهش تورم ضروری بود، به رکود کمک کرد(مانند عوامل دیگر، مانند جهش بزرگ قیمت نفت در 1974 و دوباره در 1979).
بنابراین بانکهای مرکزی با یک معضل روبرو هستند: آنها میخواهند تورم را کاهش دهند، اما درد رکود بهمراه آن را نمیخواهند تحمل کنند. آیا پرداخت هزینه برای اتخاذ سیاست کاهش تورم، ارزش آن را دارد؟ برای پاسخ به این سوال، ما ابتدا باید بدانیم چقدر درد حاصل از کاهش تورم، فراگیر است. هزینههای کاهش تورم چقدر است؟ آیا راهی وجود دارد که با سیاستگذاری در این زمینه بتوان این هزینهها را کاهش داد؟ آیا شرایطی وجود دارد که در آن، تورم بدون هیچ گونه هزینهای کاهش یابد؟
این مقاله با بررسی تاریخ به دنبال پاسخگویی به این سوالات است. برای 19 کشور اصلی، من دادهها را از سال 1960 بررسی میکنم تا مواقعی تاریخی از کاهش قابل توجه تورم ناشی از سیاستهای پولی انقباضی را بیابم. این جستجو 65 قسمت تاریخی را به دست میدهد. سپس هزینه هر کاهش تورم را تخمین میزنم. هزینه با استفاده از مفهوم سنتی اقتصاددانان "نسبت فداکاری تولید" اندازه گیری میشود. این متغیر عبارت است از نسبت کل تلفات خروجی تولید در طول دوره تورمزدایی(که به عنوان درصد تولید یک سال اندازهگیری میشود) به میزان کاهش تورم. میتوان نسبت را به عنوان قیمت یا هزینهی کاهش تورم در نظر گرفت: درصد کسری از تولید از دست رفته در هر درصد کاهش تورم. پس از برآورد نسبت برای هر کشور، بررسی میکنم که میانگین تورمزدایی چقدر هزینهبر است و آیا این نسبت، با سایر روشهای قابل توضیح متفاوت است.
چند نتیجه وجود دارد. اول، هزینههای کاهش تورم قابل توجه است. به طور میانگین در همهی کشورها، هر واحد درصد کاهش تورم، هزینهای معادل 4/1 واحد درصد از تولید سال دارد. تنها برای کاهش تورم در ایالات متحده، متوسط ضرر بیشتر است: 4/2 واحد تولید در هر واحد کاهش تورم. البته این امکان وجود دارد که هزینهی کاهش تورم در ایالات متحده نیز کاهش یابد. اما اگر اقدامات لازم برای انجام این کار انجام نشود، میانگین تجربه تاریخی ما نشان میدهد که کاهش تورم در ایالات متحده از 3درصد به صفر، حدود 7درصد از دست دادن تولید را به عنوان هزینه دربر خواهد داشت(که میتواند طی چندین سال گسترش یابد). به همین طریق، اگرچه نسبت فداکاری تولید در بسیاری از کشورها کمتر از ایالات متحده است، اما تقریباً همیشه مثبت است. برخی از تورمزداییها، گرانتر از دیگران هستند، اما تورمزدایی کاملاً بیهزینه یک اتفاق نادر به لحاظ تاریخی است.
دوم، هزینههای سیاست تورمزدایی بستگی به سرعت اجرای آن دارد. به ویژه، کاهش تورم "بوقلمون سرد" -که در آن تورم به سرعت کاهش مییابد- با کاهش تولیدی کمتر از سطح کاهش آن در سیاست کاهش تدریجی تورم، همراه است. سیاستگزاران اغلب رویکرد تدریجی را اتخاذ میکنند زیرا میترسند که رکود عمیق ناشی از تشدید شدید سیاستهای پولی انقباضی رخ دهد. نتایج من نشان میدهد که این استراتژی میتواند کاهش کل تولید ناخالص مربوط به سیاست کاهش تورم را افزایش دهد.
سوم، وقتی در عموم کشورها نگاه میکنیم، نسبت فداکاری تولید در جایی که مؤسسات تعیینکننده دستمزد انعطاف پذیرتر هستند، پایینتر است. به عنوان مثال، ایالات متحده قراردادهای کاری سه ساله زیادی در بخش اتحادیههای کارگری دارد، به طوری که دستمزد نمیتواند به سرعت با تغییرات در سیاستهای پولی سازگار شود. علاوه بر این، مذاکرات قرارداد در بخشهای مختلف اقتصاد در زمانهای مختلف شکل میگیرد، به طوری که هماهنگی برای کاهش کلی دستمزدها دشوار است. در مقابل، در ژاپن قراردادها تنها یک سال دوام میآورند و در بخشهای مختلف، بصورت هماهنگ تنظیم میشوند. نسبت فداکاری تولید در ژاپن با دستمزد انعطافپذیر بسیار کمتر از ایالات متحده با دستمزد سخت یا دارای چسبندگی است.
متن کامل را از اینجا بخوانید