دنیای اقتصاد نوشت: براساس گزارش وزارت کار، «نسبت تجرد قطعی» در ۵ دهه گذشته دو دوره متفاوت را تجربه کرده است. دوره اول سه دهه ۱۳۷۵-۱۳۴۵ بوده که در آن رشد شاخص برای هر دو گروه زنان و مردان ملایم بوده، اما سطح شاخص برای مردان بیشتر بوده است. دوره دوم دو دهه منتهی به سال ۱۳۹۵ بوده که رشد نسبت تجرد قطعی برای هر دو گروه زنان و مردان افزایش قابل توجهی یافته و از طرفی دیگر سطح نسبت تجرد قطعی زنان از مردان پیشی گرفته است. در سال ۱۳۹۵ تجرد قطعی برای مردان ۲۶/ ۲ درصد و برای زنان ۷۷/ ۳ درصد شده است.
بر اساس گزارش مرکز آمارو اطلاعات راهبردی وزارتکار، «نسبت تجرد قطعی» هم از حیث روند رشد و هم از حیث تفاوت نسبت برای زنان و مردان، در ۵ دهه گذشته دو روند متفاوت را طی کرده است. «نسبت تجرد قطعی» بهطور خلاصه آن نسبتی از افراد را نشان میدهد که هرگز ازدواج نمیکنند. دوره اول سه دهه «۱۳۷۵-۱۳۴۵» بوده که در آن هم رشد نسبت ملایم بوده و هم نسبت تجرد قطعی برای مردان بیشتر بوده است. دوره دوم دو دهه ۱۳۹۵-۱۳۷۵ بوده که از یک طرف رشد نسبت تجرد قطعی برای هر دو گروه زنان و مردان افزایش قابل توجه یافته و هم سطح نسبت برای زنان بیشتر از مردان بوده است. در سال ۱۳۴۵ «نسبت تجرد قطعی» برای زنان حدود ۸۴/ ۰ واحد و برای مردان حدود ۵۲/ ۱ واحد بوده است. این نسبت در سال ۱۳۹۵ برای زنان به ۷۷/ ۳ واحد و برای مردان به حدود ۲۶/ ۲ واحد افزایش یافته است. به این معنی که در این سال از هر هزار زن حدود ۳۷ زن و از هر هزار مرد حدود ۲۲ مرد هرگز ازدواج نمیکنند. «تغییر شرایط اجتماعی»، «تغییر جنس معیشت»، «بینش مذهبی»، «تغییر جایگاه زن در جامعه» و «سطح رفاه جامعه» مهمترین عواملی بوده که روند فزاینده شاخص تجرد قطعی را توضیح میدهند.
تعریف «شاخص تجرد قطعی»
وزارتکار گزارش خود درباره شاخص «تجرد قطعی» را برای دهههای اخیر منتشر کرد. سن تجرد قطعی آن سنی است که در آن احتمال ازدواج برای مردان و زنان نزدیک به صفر است. وزارتکار سن تجرد قطعی را برای زنان حدود ۴۵ سال و برای مردان حدود ۵۰ سال لحاظ کرده است. به این معنی که بر مبنای گزارش این مرکز، زنانی که محدوده سن ۴۵ سال و مردانی که در محدوده سن ۵۰ سال مجرد ماندهاند، احتمال ازدواج آنها نزدیک به صفر است. به این ترتیب شاخص« تجرد قطعی» برای زنان، آن نسبت از کل جمعیت زنان در محدوده سنی ۴۵ تا ۵۴ است که هرگز ازدواج نکردهاند. بهطور مشابه شاخص «تجرد قطعی» برای مردان آن نسبت از کل جمعیت مردان در محدوده سنی ۴۵ تا ۵۴ سال بوده که هرگز ازدواج نکردهاند.
روند «نسبت تجرد قطعی»
بر مبنای گزارش وزارتکار، در دهههای گذشته سرعت رشد «نسبت تجرد قطعی» برای زنان به میزان قابل توجهی بیشتر از مردان بوده است. در مجموع درخصوص تفاوت روند «نسبت تجرد قطعی» برای زنان و مردان، ۵ دهه گذشته را میتوان به دو بازه زمانی متفاوت تقسیم کرد. بازه اول از سال ۱۳۴۵ تا سال ۱۳۷۵ بوده که در آن نسبت تجرد قطعی برای زنان و مردان روند ملایم و کم رشدی را تجربه کرده است. بازه دوم از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۳۹۵ بوده که «نسبت تجرد قطعی» برای هر دو گروه زنان و مردان روند صعودی با رشد قابل توجه را تجربه کرده است. در ابتدای سال ۱۳۴۵ «نسبت تجرد قطعی» برای مردان معادل ۵۲/ ۱ واحد و بیشتر از مقدار این نسبت برای زنان بوده است. در این سال عدد «نسبت تجرد قطعی» برای زنان معادل ۸۴/ ۰ واحد بوده است. به این معنی که در این سال از هر هزار مرد در سن تجرد قطعی حدود ۱۵ نفر و به ازای هر هزار زن حدود ۸ نفر هرگز ازدواج نمیکردهاند. از این سال تا سال ۱۳۷۵ همواره «نسبت تجرد قطعی» برای مردان بیشتر از زنان بوده اما سرعت رشد «نسبت تجرد قطعی» زنان کمی بیشتر از مردان بوده است. همین تفاوت سرعت رشد باعث شده تا «نسبت تجرد قطعی» برای زنان و مردان در سال ۱۳۷۵ برابر و معادل تقریبی ۱۷/ ۱ واحد شود. بعد از این سال «نسبت تجرد قطعی» برای هر دو گروه زنان و مردان با سرعت قابل توجه افزایش یافته و سرعت رشد نسبت برای زنان بیشتر از مردان بوده است. برآیند رشد قابل توجه در دوره دوم باعث شده تا در سال ۱۳۹۵ در مجموع «نسبت تجرد قطعی» برای زنان به عدد ۷/ ۳ و برای مردان به عدد ۳/ ۲ افزایش یابد. به این معنی که این نسبت که در سال ۱۳۷۵ برای زنان و مردان برابر بوده در سال ۱۳۹۵ برای زنان حدود ۶/ ۱ برابر مردان بوده است. به بیانی دیگر در دو دهه گذشته «نسبت تجرد قطعی» در حالی که برای مردان حدود ۲ برابر افزایش یافته برای زنان بیش از ۳ برابر رشد داشته است.
آمار تعدادی تجرد
در مجموع کل جمعیت در محدوده سنی ۴۵ تا ۴۹ سال ایران در سال ۱۳۹۵ حدود ۴ میلیون و ۸۳۳ هزار نفر بوده است. از این تعداد حدود ۱۷۱ هزار نفر آن هرگز ازدواج نکردهاند. به این معنی که حدود ۵/ ۳ درصد از کل جمعیت در این محدوده سنی هرگز ازدواج نکردهاند. نسبت جمعیت هرگز ازدواج نکرده در این سن برای مردان حدود ۷/ ۲ درصد و برای زنان حدود ۳/ ۴ درصد بوده است. درخصوص محدوده سنی بالای ۵۰ سال، کل جمعیت ایران در این محدوده در سال ۱۳۹۵ حدود ۱۴ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بوده است که از این تعداد حدود ۲۱۹ هزار نفر آن هرگز ازدواج نکردهاند. به این معنی که نسبت افرادی که در این محدوده سنی هرگز ازدواج نمیکنند حدود ۵/ ۱ درصد است. این نسبت برای مردان حدود ۱/ ۱ درصد و برای زنان حدود ۸/ ۱ درصد بوده است. بنابراین در هر دو محدوده سنی نسبت تجرد قطعی برای زنان به میزان قابل توجهی بیشتر از این نسبت برای مردان بوده است. در سال ۱۳۹۰ نسبت تجرد قطعی برای مردان حدود ۸۲/ ۱ درصد و برای زنان معادل ۸۲/ ۲ درصد بوده است. به این معنی که نسبت تجرد قطعی در نیمه ابتدایی دهه جاری برای مردان حدود ۲۴ درصد اما برای زنان حدود ۳۳ درصد افزایش یافته است. در مقایسه با سایر مقاطع ۵ ساله، نسبت تجرد قطعی در نیمه ابتدایی دهه جاری سرعت رشد فزاینده بیشتری داشته است.
معضلات فردی و اجتماعی
آمارهای ارائه شده نشان میدهند که در سال ۱۳۹۵ از هر هزار زن «در محدوده سنی ۴۵ تا ۵۴ سال» تعداد ۳۷ زن هرگز ازدواج نمیکنند و به ازای هر هزار مرد حدود ۲۳ نفر هرگز ازدواج نمیکنند. اگر چه این آمار در مقایسه با کشورهای توسعه یافته نسبتا پایین است اما روند رو به رشد آن لزوم توجه به عوارض و ریشههای تجرد قطعی را اجتنابناپذیر میکند. نسبت تجرد قطعی در استرالیا برای مردان حدود ۲۰ درصد و برای زنان حدود ۱۵ درصد بوده است. برای عمده کشورهای توسعه یافته نیز این نسبت بالاست. مهمترین دلیل بالا بودن این نسبت در کشورهای توسعهیافته را میتوان به نگرش مذهبی و اجتماعی آن کشورها به ازدواج نسبت داد. تجرد قطعی بهعنوان یکی از آسیبهای اجتماعی دارای عوارض متعددی است که پیامدهای منفی آن نهتنها روی زندگی اشخاص اثر گذاشته بلکه کیفیت جمعیت جامعه را از حیث اقتصادی نیز تحتالشعاع قرار میدهد. درخصوص پیامدهای شخصی، تجرد قطعی باعث بروز عوارضی مانند افسردگی، خنثی بودن در جامعه، بیانگیزگی، ناامیدی، اضطراب و بیهدفی میشود. علاوه بر پیامدهای فردی افزایش نسبت تجرد قطعی «میزان اثرگذاری افراد» در جامعه را که نمودی از بهرهوری است، میتواند تحتالشعاع قرار دهد. بهطوری که بیانگیزگی و بیهدفی باعث میشود تا حضور موثر افراد در جامعه کاهش یابد.
ریشهیابی رشد شاخص
عوامل موثری بر روند نسبت تجرد قطعی اثرگذارند. از جمله مهمترین عوامل موثر بر این شاخص میتوان به «تغییر شرایط اجتماعی»، «تغییر جنس معیشت»، «بینش مذهبی»، «تغییر جایگاه زن در جامعه» و «سطح رفاه جامعه» اشاره کرد. بر اساس عامل «تغییر شرایط اجتماعی» ممکن است نگرش افراد جامعه را نسبت به تشکیل خانواده و ازدواج تغییر دهد و نتیجه آن افزایش سن ازدواج تا رسیدن به سن تجرد قطعی باشد. از زاویه «تغییر جنس معیشت»، گذر زمان باعث شده تا جنس معیشت از حالت کشاورزی به وضعیتی مبتنی بر تکنولوژی و صنعت تغییر کند. این تغییر لزوم همکاری بین زن و مرد و بالطبع بینش جامعه نسبت به ازدواج را تغییر داده است. بر اساس عامل «تغییر جایگاه زن در جامعه»، استقلال اقتصادی زنان باعث شده تا قدرت چانهزنی آنها افزایش و میل به ازدواج آنها کاهش یابد. بینش مذهبی نیز از این حیث که در برخی مذاهب ازدواج ارزش ذهنی دارد روی میزان تجرد قطعی اثرگذار است. سطح رفاه جامعه نیز از این حیث که روزمرگی و جنس تلاشهای جامعه را تغییر میدهد میتواند بر رشد تجرد قطعی اثرگذار باشد.