عنوان نشریه: مطالعات اقتصادي كاربردي : پاييز 1393 , دوره 3 , شماره 11 ; از صفحه 129 تا صفحه 157 .
نویسندگان: زهره شيراني فخر, رحمان خوش اخلاق, علي مراد شريفي
چکیده:
بخش صنعت به عنوان يکي از مولدترين بخش هاي اقتصادي از عمده ترين متقاضيان انرژي و مخصوصا گازطبيعي است، از اين رو در اين مطالعه تابع تقاضاي گازطبيعي در بخش صنعت ايران با استفاده از مدل سري زماني ساختاري برآورد مي شود. مدل سري زماني ساختاري داراي جزء غيرقابل مشاهده روند است که پس از تبديل اين مدل به صورت فضاحالت و با به کارگيري الگوريتم فيلتر کالمن از طريق روش حداکثر راستنمايي براي دوره زماني 1390-1360 برآورد شده است. نتايج اين مطالعه حاکي از آن است که اولا ماهيت روند ازنوع روند هموار است و ثانيا به صورت غيرخطي حرکت مي کند. همچنين با توجه به تابع تقاضاي برآورد شده، کشش قيمتي تقاضاي گازطبيعي در بخش صنعت در کوتاه مدت و بلندمدت به ترتيب برابر با 0.16- و 0.33- است که نشان مي دهد قيمت گاز در کوتاه مدت و بلندمدت کم کشش و حتي افق زماني که يکي از عوامل موثر بر مقدار کشش است در مورد اين کالا تاثيرگذار نبوده است. لذا، پيشنهاد مي شود سياست هاي غيرقيمتي نظير هدايت بخش توليد از طريق معافيت استهلاک مالياتي وتامين منابع از طريق نظام بانکي براي صنايع مورد توجه قرار گيرد. کشش توليدي گازطبيعي در کوتاه مدت 2.08 و در بلندمدت 0.99 مي باشد که نشان مي دهد در کوتاه مدتدربخش صنعت همگام باافزايش توليد،با شدت بيشتري مصرف گاز طبيعي مشاهده مي شود. کشش متقاطع قيمتي براي برق نيز در کوتاه مدت و بلندمدت به ترتيب 0.76 و 1.64 استدر نتيجه در بلندمدت امکان تغيير شيوه توليد و يا جايگزيني دستگاه ها زياد است. نتايج حاصل از در نظرگرفتن اثر اجراي قانون هدفمندکردن يارانه ها نيز نشان مي دهد که برخلاف انتظار اجراي اين قانون اثري روي تقاضاي گاز طبيعي در بخش صنعت ندارد.