پس از سفر جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران و اعلام از سرگیری مذاکرات، جو مثبتی در فضای رسانه ای شکل گرفت، جوی که پایدار نبود و بعد از پایان نشست دوحه، منفی شد. تا آنجا که یک مقام آمریکایی به لارا روزن روزنامه نگار آمریکایی گفته بود: با توجه به آوردههای تیم ایران به مذاکرات دوحه، معلوم نبود آنها اصلا برای چه به مذاکره آمده بودند.
با وجود اظهار شگفتی مقامات آمریکا و تروئیکای اروپایی از تحولات نشست دوحه، آیا باید پنجره مذاکرات را بسته شده تلقی کرد؟ به نظر میرسد پس از سفر بایدن به خاورمیانه، باید منتظر یک دور مذاکرات دیگر بود. اما چرا همه چیز ناگهان تغییر کرد؟
درحالی که به نظر میرسید مقامات دولتی نسبت به پیشرفت مذاکرات در دوحه امیدوار هستند، بخش دیگری از دلواپسان داخلی ساز مخالف را از همان روزهای قبل آغاز کردند.
کیهان در روز ۶ تیرماه ۱۴۰۱ «آغاز مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا در قطر» را «مخابره پیام اشتباهی به طرف مقابل» و «هدیهای ناخواسته به آمریکا و غربگرایان داخلی» خوانده بود
حجت الاسلام علم الهدی هم همان خطی را دنبال کرد که کیهان چراغ آن را افروخته بود. او گفت: «فکر کردند اگر جای مذاکرات عوض شد و از وین آمد قطر، دیگر مذاکرات برجام به نتیجه میرسد.»
نگاه دولت، متفاوت از مخالفان برجام
گرچه لایههایی در دولت تمایلی به احیای برجام ندارد، اما دولت در کلیت خواستار توافق و جلوگیری از مسدود شدن مسیر مذاکرات است. در حالی که مذاکرات در دوحه در جریان بود، خبرگزاری تسنیم ادعا کرد: «مذاکرات با شکست روبه رو شده است»، اما واکنش خبرگزاری دولتی ایرنا به خبر تسنیم نشان میداد که دولت همچنان تمایل دارد پنجره مذاکرات را باز بگذارد. ایرنا نوشت: «یک منبع آگاه در واکنش به انتشار برخی اخبار مبنی بر پایان این دور از مذاکرات دوحه گفت: مذاکرات دوحه در روز دوم همچنان ادامه دارد و هنوز به پایان نرسیده است.»
محمد مرندی که از او با عنوان مشاور ارشد تیم مذاکره کننده یاد میکنند نیز بلافاصله با المیادین مصاحبه کرد و گفت: مذاکرات دوحه شکست نخورده و ادامه خواهد یافت.»
گره مذاکرات کجاست؟
درحالی که پیش از این، بحث خروج سپاه از لیست تحریمهای FTO و پیشنهاد جایگزین آن، به عنوان گره حل و فصل نشدهی مذاکرات مطرح شده بود، اما علاوه بر آن، دو گره اصلی مذاکرات را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
اول: بحث تضمین؛ ایران خواستار ارائه چندین تضمین شده، از جمله عدم خروج امریکا از برجام، عدم فعال کردن مکانیزم ماشه و عدم اعمال تحریمهای جدید تحت عناوین دیگر.
در همین راستا، روانچی سفیر ایران در سازمان ملل گفته که «از آمریکا ضمانت خواستهایم که تحریمها را تحت عناوین دیگر اعمال نکند؛ از سازوکارهای برجام هم سوءاستفاده نکند».
بعلاوه مرندی مشاور تیم مذاکره کننده اخیرا گفته که «آمریکاییها باید تضمینهای مورد درخواست ایران را فراهم کنند تا نشان دهند که مثل گذشته بار دیگر از پشت به ما خنجر نخواهند زد.»
دوم: پرونده ایران در آژانس که ریشه در ادعای یافت ذرات اورانیوم در سه سایت هستهای که آن را اعلام نشده میدانند، است
درست پس از پایان نشست دوحه، تروئیکای اروپایی در بیانیه خود به موضوع اینگونه اشاره کردند: «ایران در مذاکرات قطر، باز هم مطالبات فرعی و غیرواقعبینانه را مطرح کرد»؛ این بیانیه ظاهرا اشاره به درخواست ایران در دوحه برای حل و فصل پرونده تهران در آژانس پیش از احیای برجام دارد
همزمان روز پنج شنبه ۹ تیرماه ابراهیم رئیسی در گفتگوی تلفنی با امیرقطر تاکید کرده بود: «توافق پایدار مستلزم لغو تحریمها و کنار گذاشتن بیقید و شرط ادعاهای بیاساس و پایه است.» به نظر میرسد منظور رئیسی، همین موضوع منشا اورانیومهای یافت شده، است.
در واکنش به این موضوع، فیلیپ ارا Erra، مذاکره کننده ارشد فرانسه در مذاکرات وین اعلام کرد که «راه حلی در این باره در اخرین دور مذاکرات در اتریش ارائه شد که از سوی چین و روسیه و همینطور امریکا مورد موافقت قرار گرفت.» او سپس از تهران بابت گشودن مجدد موضوعی که او حل و فصل شده میداند، انتقاد کرد
پنجره مذاکرات بسته می شود؟
به نظر میرسد با وجود مخالفت تندروهای داخلی ایران، عربستان و اسرائیل، سه طرف درگیر درمذاکره که شامل ایران، آمریکا و اتحادیه اروپا میشود، خواهان تداوم مذاکرات و به نتیجه رسیدن آن هستند.
جدا از تاکید کنعانی سخنگوی وزارت خارجه و محمد مرندی مشاور تیم مذاکرات مبنی بر پایان نیافتن مسیر مذاکرات و به بن بست نرسیدن آن، جوزپ بورل به عنوان نماینده جریانی که همواره به خوش بینی شناخته میشود، در توییتی مینویسد: «پس از بیش از یک سال مذاکره، خطر عبور نکردن از خط پایان را داریم. ما باید در اسرع وقت توافق را منعقد کنیم و به اجرای کامل برجام برگردیم.»
حالا هر سه طرف باید منتظر سفر بایدن به منطقه در هفته سوم تیرماه باشند. جایی که آمریکا تلاش میکند میان اعراب و اسرائیل پیوندهای اقتصادی و امنیتی نیز برقرار کند. این درست در شرایطی است که اسرائیل درگیر تحولات داخلی است.
با وجود همه این اختلافات، به نظر میرسد اتحادیه اروپا و آمریکا بار دیگر پس از سفر بایدن به منطقه شانس احیای توافق را آزمایش کنند.
برای ایران نیز انجام مذاکره بدون دستاورد نیست. حداقل دستاورد آن برای دولت رئیسی این است که در سیاست داخلی، به مخالفانش نشان میدهد که اهل مذاکره است و در فضای جهانی، بازی رسانهای مقصر نمایی را بیش از پیش تام و تمام نبازد.
در هر صورت، برای احیای برجام فرصت زیادی باقی نمانده؛ آنچه اهمیت احیای توافق را برای ایران در هفتهها و ماههای آتی، در کنار مواهب اقتصادی گسترده و اتصال به اقتصاد جهانی حیاتیتر میکند، لغو تحریمهای نفتی و مالی شورای امنیت، و ممنوعیت سازمان ملل بر پرتاب موشک بالستیک توسط ایران در سال ۱۴۰۲ و لغو همیشگی هفت قطعنامه فصل هفتی شورای امنیت علیه ایران و منقضی شدن مکانیزم اسنپ بک در ۱۴۰۴ است
منبع: انتخاب