پیتر کوی
دبیر بخش اقتصاد بلومبرگ
بیزینس ویک
ایدههای ژان تیرول، اقتصاددان فرانسوی برنده نوبل اقتصاد 2014 آنقدر زیاد است که فقط فهرست کردن آنها 52 صفحه فضا میخواهد. نویسندگان این گزارش 52 صفحهای آکادمی نوبل عذرخواهی کردهاند که «کارهای بسیار زیاد او در چند پاراگراف خلاصه نشده و حق مطلب درباره پژوهشهای او ادا نمیشود.» با این همه یکی از کارهای او هست که توضیح آن به نسبت ساده و نمونهای است از آنچه او انجام داده و به انجام دادن آن ادامه میدهد.
دولت عمدتا نگران ادغام «افقی» است که در آن یک شرکت، شرکتی دیگر را که همان کار را انجام میدهد میخرد. اما ترکیبهای عمودی نیز میتواند خطرناک باشد. یک شرکت انحصارگر در بخشی از زنجیره تولید، مثلا یک سیستم عامل رایانه، ممکن است قادر باشد قدرت بازار خود را بر حلقههای دیگر همجنس خود در زنجیره افزایش دهد.
مدرسه اقتصاد ضدتراست (مخالف تشکیل اتحادیههای بزرگ صنعتی) شیکاگو که با تمایلات نامزد شکست خورده دادگاه عالی، رابرت بورک شخصیت گرفته بود، در دهههای 1970 و 1980 استدلال میکرد که تلاش برای گسترش انحصار «عمودی» غیرمنطقی است چراکه یک شرکت میتواند تمام منافع داشتن قدرت در بازار را بدون ادغام با یکی از مشتریان یا تامینکنندگان خود به دست آورد. این نظریه مدرسه شیکاگو آنقدر تاثیرگذار بود که باعث شد وزارت دادگستری ایالات متحده «ادغام عمودی» را از «راهنمای رسمی ادغام» خود حذف کند.
تیرول از دسته اقتصاددانانی است که با استفاده از «تئوری بازی» نشان دادهاند که به دست آوردن سود بیشتر با گسترش انحصار بر حلقههای بالاتر و پایین تر زنجیره تولید ممکن است. یک مثال میتواند شرکتی باشد که حق انحصاری یا حق اختراع فناوری را دارد که باعث کاهش هزینه میشود. فروش این فناوری به همه باعث منفعت عموم است، اما دارنده این حق اختراع با فروش اختصاصی این حق به تنها یک مشتری میتواند سود بیشتری به دست آورد. آن مشتری هم بعدا میتواند قیمتی که برای رقبا قابل رقابت نیست را ارائه دهد و بازار را در دست بگیرد. تیرول میگوید که دارنده حق اختراع ممکن است در نهایت مجبور شود مشتری خود را بخرد.
زیان این امر کاهش رقابت و احتمالا افزایش قیمتها است و سود آن این است که ترکیب عمودی میتواند تشویق کننده نوآوری باشد. کمیته نوبل در توضیح کلی خود درباره جایزه امسال مینویسد: «از این رو قوانین رقابت باید این دو ملاحظه متضاد را در نظر بگیرد.» این یادداشت در ادامه میآورد: «تحلیل تیرول از روابط در مقاطع عمودی به سرعت مورد قبول محافل دانشگاهی قرار گرفت و به بازبینی قابل ملاحظه سیاست گذاری در مورد رقابت به ویژه در ایالات متحده آمریکا کمک کرد.»
در گفتوگو با لارنس وایت که از سال 1982 تا 1983 در دوره ریاستجمهوری ریگان بهعنوان اقتصاددان ارشد بخش ضدتراست به توسعه راهنمای ادغام وزارت دادگستری کمک کرده است، نکات جالبی برای من بازگو شد. وایت که استاد اقتصاد در مدرسه اقتصاد استرن در دانشگاه نیویورک است، میگوید: «این جایزه به شایستگی اهدا شده است.» او میگوید نظریههای تیرول و دیگران احتمالا بر تنظیمکنندگان ضدتراست تاثیر گذاشته تا برای تملک «کامکست» بر «انبیسی یونیورسال» شرط تعیین کنند. کامکسست (CMCSA) که بهعنوان فرستنده سیگنال در بازار قدرت داشت، نفوذ خود را با خرید یک فراهمکننده مهم محتوا گسترش داد. این قرارداد که در سال 2011 توسط کمیسیون ارتباطات فدرال و وزارت دادگستری مورد تایید قرار گرفت کامکست را ملزم میکرد از مدیریت خدمات ویدئویی آنلاین «هولو» که در دست انبیسی و «فاکس» (FOXA) و «ایبیسی (DIS)» بود دست بکشد و شروطی را برای شراکت کامکست با انبیسی برای تولید برنامه در رابطه با رقبای آنلاین و رقبای سنتی از قبیل «دیش نتورک»(DISH) و «دایرکتیوی»(DTV) قرار داد. این ایده واقعا بزرگی است.